171بخشش گناهان
|
در كتاب شريف و
گرانسنگ كافى ، از ابن وهب نقل است كه مى گويد: شنيدم كه ابو عبدالله ، امام صادق
عليه السلام فرمود: چون بنده توبه نصوح كند، خداوند او را دوست
بدارد، و در دنيا و آخرت ، (گناهان ) او را بپوشاند. پرسيدم : چگونه گناهان
او را مى پوشاند؟ فرمود: گناهانش را كه دو ملك نوشته اند، از
يادشان ببرد، و اعضاى بدنش را وحى فرمايد كه گناهانش را پنهان كنيد، و به مواضعى
از زمين (كه در آنها گناه كرده است ) وحى فرمايد كه گناهانى كه در شما مرتكب شده ،
كتمان كنيد. پس او به لقاى خداى رود، در حالى كه چيزى بر گناهانش گواهى
ندهد. (176) |
172 تخم سعادت
|
در توحيد بايد
مراقبت را تقويت كرد، مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل كاشته مى شود و ساير آداب
و اعمال پروراندن آن است . مراقبت ، كشيك نفس كشيدن و همواره در حضور بودن است .
حديث نفس مزاحم با مراقبت است ، اين سخن دل نشين امام صادق (ع ) را بايد بر دل
نشاند: القلب حرم الله فلا تسكن فى حرم الله غير الله .
(177) |
173 ذكر مجرب
|
آقاى من ! در نزد
اولياء الله مجرب است كه اكثار ذكر شريف يا حى يا قيوم يا من
لا اله الا انت موجب حيات عقل است . وقتى با خدايت خلوت كن كه بدن استراحت
كرده باشد و از خستگى به در آمده باشد و در حال امتلاء و اشتهاء نباشد، در آن حال
با كمال حضور و مراقبت و ادب مع الله ، خداوند سبحان را بدان ذكر شريف مى خوانى ،
عدد ندارد، اختيار مدت با خود جنابعالى است ، مثلا در حدود بيست دقيقه يا بيشتر و
بهتر اين كه كمتر از يك اربعين نباشد، بيشترش چه بهتر. (178) |
174 ثمره خرد
|
انسان كارى مهم تر
از خودسازى ندارد و ساختن هر چيز را مايه به حسب آن چيز لازم است ، مثلا ديوار را
سنگ و گل بايد و انسان را علم و عمل . انسان تا به لقاء الله نرسيده است به كمال
مطلوبش نايل نشده است و لقاءالله به معنى اتصاف انسان به اوصاف الهى و تخلق او به
اخلاقى ربوبى است . بابا افضل را كلامى كامل را در اين
باب است . كه عالم درختى است كه بار و ثمره او مردم است و مردم
درختى است كه بار و ثمره وى خرد است و خرد درختى است كه ثمره او لقاى خداى تعالى
است . (179) |
175 برترين خرد
|
برترين خرد،
شناسايى آدمى به نفس خود است ، پس هر كه خود را شناخت با خرد است و آنكه خرد را
نشناخت گمراه است . (180) |
176 نكاتى مفيد
|
در اين ماه مبارك
نامه نكته اى چند از دفتر نكاتم كه از كلك اين بنده نگارش يافت به عنوان ذكرى اهدا
مى شود اميد است كه سود بخشد: نكته 1- جزا، نفس عمل است هل
يجزون الا ما كانوا يعملون (181) 2- قيامت با تو است
نه در آخر طول زمانى ، رسول الله (ص ) به قيس بن عاصم فرمود: ان مع الدنيا آخرة 3- ملكت با عالم ملك است و خيالت با عالم
مثال و عقلت با عالم عقول ، قابل حشر با همه اى و داراى سرمايه كسب همه ، صادق آل
محمد (ص ) فرمود: ان الله عزوجل خلق ملكه على مثال ملكوته و
اسس ملكوته على مثال جبروته ، ليستدل بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته
. درست بخوان و درست بدان ! 4- سفرنامه معراج رسول خدا (ص ) شرح اطوار بشر است . 5-
انسان چون با اصل خود انس گرفت آن مى شود. 6- تا گم نشدى چيزى در تو پيدا نشود. 7-
تا بيننده و گيرنده نشدى انسان نيستى . 8- انسان كارخانه و دستگاهى است كه هوا از
عوالم ملك عكسبردارى مى كند و هم از ملكوت ، اولى را بالا مى برد و دومى را تنزل مى
دهد بى تجافى و همه را در گنجينه سرش و عيبه درج مى كند، درست بنگر تا به حقيقت
كريمه لآكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم برسى . (182) 9- بينشم از تن نيست كه ديگر جانوران و رستنى ها
و هر چه را آخشيج است در آن انبازند، از روانى است كه از آن من است ، پس نه تن جاى
روان است و نه روان جاى تن وگرنه در اندازه او بودى و دانستى كه نيست ، تن بر خاك
است و روان بر فراز خاك . اين سخن كوتاه در نزد دانا بسيار بلند است . 10- از
خاموشى گفتار زايد و از انديشه كردار. 11- آن چه در احوال و اطوار سالك در خواب و
بيدارى عايدش مى شود ميوه هايى است كه از كمون شجره وجودش بروز مى كند. 12- گرسنگى
و تشنگى دائند و غذا و آب دوا، دوا را تا چه اندازه بايد خورد. (183) |
177 برادرم به فكر خود باش !
|
برادرم ! به فكر
خود باش و از خويشتن غافل مباش و همواره كشيك نفس بكش و كشيك نفس كشيدن كشكى نيست
، از خداوند توفيق بخواه ، با ابناى روزگار بساز و مرد تحمل باش و به مثل معروف كه
چه خوش مثلى است : آسيا باش درشت بستان و نرم باز ده !
مرد فكر باش كه فكر، لب عبادت است . مناجات و راز و نياز با دوست را قطع مكن قل ما يعبوا بكم ربكم لولا دعاءكم . (184) (185) |
178 شب زنده دارى
|
حق تعالى فرموده
است : ان ناشئة الليل هى اءشد وطا و اقوم قيلا # ان لك فى
النهار سبحا طويلا ؛ (186) هر آينه شب هنگام
از بستر برخاستن موافقت زبان و دل را افزاينده تر است و بيان سخن را استوار دارنده
تر كه كارهاى تو در روز بسيار است . |
179 تمناى دوست از دوست
|
آقاى من ! بايد با
تاءنى و رفق و مدارا به راه بود، نه با سرعت و اضطراب . جسارة عرض مى كنم هيچ چيز
از خدا جز خدا مخواه كه چون صد آمد نود هم پيش ماست ، از تو حركت از خدا بركت . (187) |
180 خنك حاجى كه ناجى باشد!
|
الهى ! خانه كجا و
صاحب خانه كجا؟ طائف آن كجا و عارف اين كجا؟ آن سفر جسمانى است و اين روحانى ؛ آن
براى دولتمند است و اين براى درويش ؛ آن اهل و عيال را وداع كند و اين ماسوا را؛ آن
ترك مال كند و اين ترك جان ؛ سفر آن در ماه مخصوص است و اين را همه ماه ، و آن را
يك بار است و اين را همه عمر؛ آن سفر آفاق كند و اين سير انفس ؛ راه آن را پايان
است و اين را نهايت نبود؛ آن مى رود كه برگردد و اين مى رود كه از او نام و نشانى
نباشد؛ آن فرش پيمايد و اين عرش ؛ آن محرم مى شود و اين محرم ؛ آن لباس احرام مى
پوشد و اين از خود عارى مى شود؛ آن لبيك مى گويد و اين لبيك مى شنود؛ آن تا به
مسجدالحرام رسد و اين از مسجد اقصى بگذرد؛ آن استلام حجر كند و اين انشقاق قمر؛ آن
را كوه صفاست و اين را روح صفا؛ سعى آن چند مره بين صفا و مروه است و سعى اين مره
در كشور هستى ؛ آن هروله مى كند و اين پرواز؛ آن مقام ابراهيم طلب كند و اين مقام
ابراهيم ؛ آن آب زمزم نوشد و اين آب حيات ؛ آن عرفات بيند و اين عرصات ؛ آن را يك
روز وقوف است و اين را همه روز؛ آن از عرفات به مشعر كوچ كند و اين از دنيا به
محشر؛ آن درك منى آرزو كند و اين ترك تمنى را؛ آن بهيمه قربانى كند و اين خويشتن
را؛ آن رمى جمرات كند و اين رجم همزات ؛ آن حلق راس كند و اين ترك سر؛ آن را لافسوق و لا جدال فى الحج است و اين را فى العمر؛ آن بهشت طلبد و اين بهشت آفرين ؛ لاجرم آن حاجى شود
و اين ناجى ؛ خنك آن حاجى كه ناجى است ! (188) |
181 نظر پاك تواند رخ جانان ديدن
|
الهى ! دهن آلوده
را با كتابت چه كار كه لا يمسه الا المطهرون واى بر آن
مرشدى كه دهنش پليد است ؛ چه آن نارشيد خود شيطان مريد است ؛ اگر در آشكار با يزيد
است در پنهان بايد يزيد است . (189) |
182 توصيه به قرائت و طهارت
|
قرائت قرآن مجيد
در شب و روز ترك نشود، هر چند به قدر پنجاه آيه بوده باشد. طهارت را حفظ كنيد؛ حتى
با طهارت بخوابيد. (190) |
183 چگونگى خواندن قرآن
|
امام صادق عليه
السلام فرمود: قرآن را با لحن عرب ، بدون غلط قرائت كنيد، زيرا
كه قرآن عربى است . (191) |
184 دنيا زنى است عشوه گر و دلستان
|
حبيبم ! حسنا!
دنيا به مثل زنى زيبا و آراسته است ، از مكر زنان اگر آگاهى ، از مكر دنيا ايمن
باشد! با مردم باش و بى مردم باش ، نه مى شود با مردم بود، نه مى توان بى مردم .
خداى نور حضرت دهاد و سوز و شورت را افزون كناد كه از اين بنده شرمنده دستور نماز
شب خواستى . (192) |
185 آموختن همت از كبوتر
|
جناب آخوند ملا
حسينقلى بعد از بيست و دو سال سير و سلوك نتيجه گرفت و به مقصود رسيد و خود آن جناب
گفت در عدم وصول به مراد بودم ، ديدم كبوترى بر زمين نشست و پاره نانى بسيار خشكيده
را به منقار گرفت و هر چه نوك مى زد خورد نمى شد، پرواز كرد و برفت و نان را ترك
گفت . پس از چندى بازگشت به سراغ آن تكه نان آمد باز چند بار آن را نوك زد و شكسته
نشد، باز برگشت و بعد از چندى آمد و بالاخره آن تكه نان را با منقارش خرد كرد و
بخورد، از اين عمل كبوتر ملهم شدم كه اراده و همت مى بايد. در ديوان اين كمترين
آمده است كه :
| قدم اول اين مرحله خوف و رجا
|
| بايد از ترك سرت برگ سفر ساز كنى
|
| همت و خضر ره و بنيت در حد سوا
|
| سان تثليث در انتاج نظر باز كنى (193) | |
186 نزول بلاى دردناك
|
امام صادق (ع )
فرمود: در خانه اى كه خوانندگى (غناء) مى شود، از نزول بلاهاى
دردناك ايمن نيست و دعا مستجاب نمى شود و فرشتگان نازل نمى شوند و خداى متعال از
اهل خانه اعراض نموده و روى رحمت برگردانيده است . (194) |
187 مستحق مشايعت فرشتگان گرديدن
|
از امام صادق عليه
السلام نقل كرده است كه پيامبر بر جنازه سعد بن معاذ نماز خواند و فرمود: نود هزار فرشته كه در ميان شان جبرييل حاضر بود در نماز او شركت
جستند. از جبرييل پرسيدم : به چه علت استحقاق يافته است كه شما
بر او نماز گزاريد. گفت : او سوره قل هو الله را
دايم ، چه ايستاده و چه نشسته ، و چه پياده و چه سواره و در حال رفتن و آمدن مى
خواند. (195) |
188 شخص زيرك
|
زيرك كسى است كه خود را شناخت و كارهايش را خالص گردانيد.(196) |
189 مسافر تائب را بپذير!
|
الهى ! تو خود
گواهى كه در عصر سلخ شهر الله مبارك هزار و سيصد و نود، چنان حسرتى بر اين بنده
مستولى شد كه گوشه هاى چشمم با ناودان بهارى برابرى مى كرد و آه هاى آتشينم جهنم
سوز بود، كه بيداران در اين ماه رستگار شدند و اين خفته زيانكار. اين حسرت يك ماه
بود، با حسرت يك عمر چه بايد كرد!؟ امشب كه ليله چهارشنبه بيست و سوم شوال المكرم
هزار و سيصد و نود است ، از دل و جان توبه كرده ام و صميمانه به سوى تو رخت بسته ام
، يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا
الله يا الله يا الله ، مسافر تائبت را بپذير و توفيقش ده كه كه بر عهد
استوار باشد و همواره محو ديدار باشد! (197) |
190 باز هم شكر!
|
در خواب سنگين
بودم و دير بيدار شدم ، باز شكرت كه بيدار شدم . (198) |
191 عبادت محبانه